متن زیر گزیده‌ای از رویدادهای اخیر مصر است که شایسته‌ی تحلیل و بررسی می‌باشد. تمام روز سه‌شنبه ۲۰۱۳/۱۱/۲۶ قاهره شاهد اعتراض مردم علیه قانون جدید تظاهرات و محاکمه‌ی شهروندان مدنی توسط دادگاه‌های نظامی بود. شب‌‌ همان روز شبکه‌های ماهواره‌ای به نقد و محکوم کردن تظاهرکنندگان پرداختند. اگر به دو صحنه‌ی مذکور، یعنی مردمی که در خیابان‌ها تجمع کردند و کسانی که شب در صحنه‌ی تلویزیون حضور یافتند بنگریم و به سخنان هر دو گروه گوش فرا دهیم می‌بینیم که گروه اول با اشتیاق تمام، شعارهای انقلابی ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ را تکرار می‌کردند و گروه دوم علیه آن‌ها و به نمایندگی از بازماندگان ر‍ژیم مبارک و عوامل حکومت پس از ۳ جولای ۲۰۱۲ سخن می‌گفتند. 

این یعنی این‌که ما در آستانه‌ی کناررفتن پرده‌ها و آگاهی جدید همراه با رهاشدن فریاد بیداری ملت هستیم. در سایه‌ی این تحول مهم، جهت‌گیری‌ها دوباره مشخص می‌شود و صف‌بندی‌های جدید در جغرافیای کنش سیاسی در مصر صورت می‌گیرد. 

این اتفاق، اصلاً غیرمنتظره نیست. نسیم آن از قبل وزیدن گرفته بود و علائم و قرائن از هفته‌ها پیش نشان می‌داد که حالت مستی دوام نخواهد یافت و موسم تفکر در راه است. در این مدت دیدیم که شخصیتهای سیاسی رژیم حسنی مبارک بار دیگر به صحنه‌ی تلویزیون‌ها و فضای رسانه‌ای بازگشته‌اند. آن‌ها به انقلاب ۲۵ ژانویه به دیده‌ی تحقیر و تردید می‌نگرند، احیانا از آن تبری می‌جویند و تظاهرکنندگان آن زمان را مجرم قلمداد می‌کنند. انقلاب ۲۰۱۱ را خلل و چوبی لای چرخ مملکت و انقلابیون را مزدوران ژانویه و فرزندان نامشروع خیابانی توصیف می‌کنند. 

به موازات این امر، پچ‌پچ اعتراض‌آمیز برخی روشنفکران و نخبگان که تاکنون با اقدامات حکومت پس از کودتا مماشات می‌کردند نیز به گوش می‌رسید. لابد دیده‌اند که کشور در حال لغزیدن به سمتی خلاف مسیر انقلاب ۲۵ ژانویه در حرکت است. خروج سریع دکتر محمد البرادعی از حکومت و استعفا از معاونت رییس جمهور، اولین نشانه‌ی بارز این روند بود. نوشته‌های برخی روشنفکران نیز حاکی از گرایش مجدد به انقلاب ۲۰۱۱ و تبری از حاکمیت موجود بود، تا جایی که به تدریج از قافله‌ی رژیم جدا گشتند و دیدگاه‌های مستقلی اعلام ‌کردند. برخی از آن‌ها حتی از عوامل و مجریان کانال‌های رسمی رژیم بودند، اما به محض بیان دیدگاه‌های مغایر حکومت، از کار محروم شدند و دیگر آن‌ها را در صحنەی تلویزیون نمی‌بینیم. 

روند جدید به‌صورت گسترده، در سالروز حادثه‌ی خیابان محمدمحمود در روز ۱۹ نوامبر کلید خورد. گروه‌هایی که در آن روز به خیابان آمدند جو انقلاب ۲۵ ژانویه را به اذهان یادآوری کردند. اقشار مختلف و متنوع مردم به هم ملحق می‌شدند و شعار‌ها و مطالبات انقلاب ۲۰۱۱ را خطاب به دشمن واحد سرمی‌دادند. مطالبات و آرمان‌های مذکور در طول سه سال گذشته تاحدودی به فراموشی سپرده شده بودند. درست است که تظاهرات ۱۹ نوامبر تغییری ایجاد نکرد، ولی لااقل اهداف و آرمان‌ انقلاب ۲۰۱۱ را به خودآگاه و ضمیر ملت یادآور شد و زنگار را از چهره‌ی آن زدود. 

اگر تحلیل بالا صحیح باشد، می‌توانیم بگوییم که ما در آستانه‌ی تحولی جدید و یک جنبش ملی آراسته به بیداری و آگاهی مجدد هستیم. برخی ویژگی‌های این جنبش عبارتند از: 

- وفا به ارزش‌ها و اهداف انقلاب ۲۵ ژانویه که باعث تقویت روح آزادی و کرامت انسانی و عدالت اجتماعی شد. این یعنی فاصله‌گیری اجتناب‌ناپذیر از ر‍ژیم مبارک و سیاست‌های سرکوبگرانه و اقتصاد وابسته و متکی به مونتاژ‌ آن دوره. 

- با اخوان مخالف‌ است و نیازی به بازگشت حکومت آن نمی‌بیند. در این زمینه دو نوع گرایش وجود دارد: برخی با حکومت اخوان مخالف‌اند، ولی خصومتی با جماعت اخوان ندارند و بین رهبران اخوان و بدنه‌ی اجتماعی آنکه در انقلاب ۲۰۱۱ شرکت داشتند تفاوت قائل می‌شوند و گرایش دوم که هیچ‌کدام را قبول ندارند. 

- با نظامی کردن حکومت، دخالت ارتش در سیاست و دادن امتیازات ویژه به نیروهای مسلح مخالف است و ضمن حفظ احترام، جایگاه آن را مانند جایگاه بقیه نهادهای حکومت می‌داند. 

- تبری از فاشیسم جدیدی که بر نیروهای مدنی سایه افکنده است. برخی روشنفکران و روزنامه‌نگاران این فاشیسم جدید با صراحت اعلام می‌کنند حاضرند برای خلاص شدن از دست اخوان، انقلاب و حقوق ملی را قربانی را کنند. 

- تقاضای محاکمه‌ی تمام کسانی که در روزهای انقلاب، در طول ۱۸ ماه حکومت شورای نظامی، در زمان اخوان و در دوره‌ی اخیر به انقلاب و جامعه خیانت کردند. 

- بازنگری کامل در ساختار وزارت کشور و پاکسازی آن از عوامل سرکوب و استبداد که در بدنه آن لانه کرده‌اند و هر از گاهی هزینه‌های سنگینی به جامعه تحمیل می‌کنند. 

- احیای نقش محوری مصر در جهان عرب، استقلال در تصمیم‌گیری‌ در قضایای منطقه‌ای‌ و جهانی و برقراری دموکراسی حقیقی که بدون فریب و نیرنگ، خواست ملت را بازگو کند. 

این‌ها نکاتی است که دیده می‌شود. امیدوارم دچار افراط در خوش‌بینی نشده و ویژگی‌های جامعه را با آرزوهای شخصی قاطی نکرده باشم. ‌